مدافع چادر
خدایا چادریها رو حفظ کن
ما داریم هر روز طعنه و فحش و ناسزا میشنویم
برای این لباس...!!
وقتی داری گناه میکنی... درش بیار!!
وقتی هنوز یاد نگرفته ای چگونه باید باشی
درش بیار..
دیگه چادر من و تو تنها یک پوشش نیست..
چادر من و تو یعنی یک تفکر!!
خدایا چادریها رو حفظ کن
کاش می شد منم بیام جبهه
لابه لای صحبت گفتم :
«کـــاش می شد من هم باهات بیام جبـهه»
لبخــندی زد و پاسخـــی داد که قـــانع شدم.
گفت:
« هیــچ می دانی سیاهـــی چادر تو از ســرخی خون من کوبنده تـر است؟
همیــن که حجـــابت را رعایت کنـــی ، مبـــارزه ات را انجـــام داده ای »
مرا بکشید اما چادر از سرم برندارید
به ساواک که گرفته بودش و دستبند زده بود به دست هایش ، گفته بود :" مرا بکشید ولی چادرم را برندارید" .
شهیده طیبه واعظی دهنوی ، کفش های جامانده در ساحل
شباهت بیش تر شفاعت بیشتر
منو چطور متقاعد میکنی که همیشه چادر سر کنم؟
عالم گفت:قیامت را قبول داری؟
دختر گفت:بله
عالم گفت:شفاعت رو قبول داری؟
دختر گفت:بله
عالم گفت:قبول داری که بیشترین شفاعت بدست خانوم فاطمه ی زهراست
دختر گفت: قبول دارم
عالم گفت:شباهت هر چی بیشتر شفاعت بیشتر
دختر منقلب شد و همونجا به امام رضا قسم خورد که هرگز چادر از سر بر نداره
گوهر عفاف
هیچ باغبانى را سرزنش نمى کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است،
چون باغ بى دیوار، از آ
سیب مصون نیست و میوه و محصولى براى باغبان نمى ماند .
هیچ کس هم با نام «آزادى» دیوار خانه خود را برنمى دارد و شبها در حیاطش را باز
نمى گذارد، چون خطر
رخنهى دزد، جدى است .
هیچ صاحب گنج و گوهرى هم جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران
نمى گذارد تا
بدرخشد، جلوه کند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده مى شود .
هر چیز که قیمتى تر و نفیس تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر میرود .
اگر در مقابل پنجره ى خانه ات، تورى نزنى، از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در
امان نخواهى بود.
وقتى راه ورود پشه ها را مى بندى، خود را «مصون» ساختهاى، نه «محدود» و
زندانى .
وقتى در خانه را مى بندى، یا پشت پنجره ى اتاقت پرده مى آویزى، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاههاى
مزاحم در پناه قرار دادهاى، نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشى .
زن به خاطر لطافتى که دارد، نباید در دستهاى خشن کامجویان دیو سیرت، که نقاب
مهربانى و عشق به چهره
دارند، پژمرده شود .
زن به خاطر عصمتى که دارد و میراثدار پاکى مریم است، نباید بازیچه ى هوس و آلودهى به
ویروس گناه گردد . گوهر
عفاف و پاکی کم ارزشتر از پول و طلا و محصول باغ و وسایل خانه نیست.
عذاب های جهنم
« روزی با فاطمه (س) محضر پیامبر خدا (ص) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند .
گفتم : پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله ! چرا گریه می کنی ؟
فرمود : یا علی ! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم . ( و اکنون گریه ام برای ایشان است . )
زنی رادیدم که...
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند
زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه
شده بود.
زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویران است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.
حضرت فاطمه (س) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
رسول خدا (ص) فرمود :
دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده.
و زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد ...
و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.
و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را
مراعات نمی کرد ٬ و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد.
و زنی که کر و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است.
و زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت.
و زنی که صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می
گرفت .
و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی سخن چین و دروغگو بود.
و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی خواننده و حسود بود.
سپس فرمودند: وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد. »۱
۱) داستانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹
درد و دل های یک چادر
نام من چادر است
نام مادرم حجاب و پدرم عفاف است
روزگارم بد است و از همه شما دلگیرم
شما از من خوب محفاظت نکردید
از من که میراث خانمی پهلو شکسته هستم
خوب میدانم چه دردی کشید تا من را برای شما به ارث گذارد
و شما با من چه کردید
شما کار را به جایی رساندید که میخواهند من و مرا با زور و بگیر و ببند به دیگران غالب کنند
و من خوب میدانم چرا کارم به اینجا کشیده شده
شنیدم که میگفتید اگر میخواهی کسی را خراب کنی از او بد دفاع کن
و شما با من همین کار را کردید
عده مرا تبدیل به استتاری برای گناهانتان کردید
تا بگویند فلانی زیر چادر هر کاری میکند
و باعث اینکه قداستم کمرنگ شود شدید
عده ای مرا به تمسخر گرفتید
عده ایاز میان من دست های تا آرنج عریان تان و موهایتان را بیرون گذاشتید
مرا به هر جایی بردید
از شانه به شانه ی نامحرم در تاکسی و دانشگاه و میان پسر ها
تا کافی شاپ و محیط های فاسدتر
هنر پیشه هایتان مرا فقط برای فیلم بازی کردن خواستند
و شما هم با من فیلم بازی کردید تا در نقش دختری معصوم باشید
عده ای از شما در کمال بی شرمی به من مدل دادید
تقصیر خودتان را گردن من انداختید
و شکل مرا عوض کردید تا مثلا محبوب تر شوم
مرا تبدیل به مانتوهای براق و لبنانی و ملی و اندامی کردید
شما به میراث فرهنگیتان دست نمیزنید و آن را تغییر نمیدهید
اما در من که میراثی گرانبهاتر بودم دست بردید و هویتم را از من گرفتید
به من خیانت کردید
من را که قرار بود جلوی زینت ها را بگیرم تبدیل به زینت کردید
یادتان رفت برای چه چیز آمده ام
شکایت شما را خواهم کرد
به شما توصیه میکنم به جای عوض کردن و مدل دادن به من خودتان را عوض کنید
به جای عوض کردن من نگاهی به خودتان بیندازید شاید ایراد از خودتان باشد
فاجعه ای در حجاب
دختر خانم چادری ... فاجعه است !!
دختر خانم چادری که جلوی موهایش را مثل یک تاج خروس بیرون می آورد!
دختر خانم چادری ای که صدای قهقهه اش تا ده تا خانه آن طرف تر می رود !
دختر خانم چادری که تمام اقوام و خویشانش برایش محرم محسوب می شوند!
دختر خانم چادری که با صورت آرایش کرده از خانه بیرون می رود!
دختر خانم چادری ای که توی دانشگاه با پسرای همکلاسی اش بگو و بخند دارد !
دختر خانم چادری ای که حیا نمی کند که توی تاکسی کنار یک پسربنشیند،
... واقعاً فاجعه است!
مادرمون زیر اتیش در، رفت ولی چادرش نیفتاد با این چادر همچین کارایی رو نکنین
روشن کن بریم
جاده لغزنده است،دشمنان مشغول کارند با احتیاط برانید،
...سبقت ممنوع...دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از هرگز نرسیدن به امام است...
حداکثر سرعت مجاز،سرعت حرکت ولی فقیه است.
اگر پشتیبان ولایت فقیه نیستسید لااقل کمربند دشمنی را نبندید و
با دنده لج حرکت نکنید.
"با وضو وارد شوید این جاده مطهر به خون شهداست"
شهید بی سر
به مادرش نشان می دهد و می گوید
هرگاه شهید شدم مرا در اینجا خاک کنید.
یک ترکش به نزدیکی او می افتد.
سرش جدا می شود.
وقتی جسد بدون سر را می برند در آن قبر خاک کنند
می بینند آن قبر اندازه ی جسد بدون سر است.
قسمتی از وصیت نامه اش :
منو شرمنده زهرا قرار مده
اگر شهید شدم سر به تنم نباشد
دانشگاه جای شهدا نیست.
تازه دانشگاه قبول شده بود. با رتبه عالی. داشت می رفت تا کارهای ثبت نامش رو انجام بده. توی راه چشمش افتاد به پسر و دختر کوچولوی همسایه که مشغول بازی های کودکانه خودشون بودن.
یکدفعه صدای از بلند گو ها بلند شد : «توجه! توجه! علامتی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که حمله هوایی دشمن نزدیک است. محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.»
رگ غیرتش ورم کرد. با خودش گفت اگه امروز من برم دانشگاه، کی ازاین دوتا بچه و بچه های آینده کشورم دفاع کنه؟ کی جلوی دشمن به ایسته تا چشم چپ به ناموس و خاک وطن نداشته باشه؟
بیخیال دانشگاه علم شد و رفت و در دانشگاه عشق ثبت نام کرد و راهی رشته شهادت شد. روز ها درس دلدادگی را می گذراند و شب ها 11 واحد گریه را پاس می کرد. تا اینکه با معدل بالا فارغ التحصیل شد و مثل خیلی از فرارمغزی ها هرگز بر نگشت.
سال ها بعد فارغ التحصیل دانشگاه عشق که به رتبه استادی معرفت رسیده بود را از بین خاک های فکه پیدا و برای تدریس درس عاشقی و دلدادگی راهی دانشگاه علمی کردند که روزی با رتبه عالی در آن قبول شده بود و انصراف داده بود.
اما همان دو کودک بیست سال پیش که روزی برای آنان و آینده آن ها جانفشانی کرده بود جلوی در دانشگاه را گرفته بودند و می گفتند دانشگاه قبرستان نیست، محل علم و فرهنگ است و نمی گذاشتند استاد وارد دانشگاه شود، همان استادی که روزی برای آن ها از دانشگاه علم گذشت و امروز همان ها از استاد میگذرند...
قضیه ای که متأسفانه در دانشگاه شریف در سال 1384 و دانشگاه امیرکبیر در سال 1387 اتفاق افتاد و به ساحت مقدس شهدای گمنامی که قرار بود در دانشگاه درس عشق و معرفت بدهند هتک حرمت شد...
اینم آمریکاتون
امریکا با به خدمت گرفتن زنان در ارتش و فرستادن آنان به کشورهای اشغال شده استکبار مانند عراق و افغانستان و ... اساسی ترین غریزه انسانی یک زن، یعنی
غریزه مادری را نادیده می گیرد.
امام علی(ع):
【 وَلاتُمَلِّکِ المَرأةَ أمرَها ما جاوَزَ نَفسَها فَإِنَّ المَرأةَ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَةٍ…؛】
✔ کاری که در توان زن نیست به او مسپار، . . . زیرا او چون گُلی است (ظریف) نه پادو و کارگزار.
متن مجله فرانسوی درباره ی آرایش در ایران
نظرمجله فرانسوى درموردوضعیت آرایش درایران:
صورت هایى ک دیگه واقعیو دل نشین نیستند
زنان ایرانى چهره خود را پشت نقاب سنگینى از آرایشو عمل زیبایى قایم میکنند
جاى تعجب داره زنان این کشور على رغم آموزه هاى دینى خود
شبیه پورن استارها و ستاره هاى فیلم هاى پورنو آمریکایى آرایش میکنند
این جور صورت آرایى هایى تنهادر فیلم هاى سکسى دیده میشود
ما در خیابان هاى اروپا بسیار کم با چنین مواردى رو ب رو میشویم
در ایران صورت زنان بیشتر از آنکه حس خوبى القا کند حس شهوت را بر انگیخته میکند
خریدو فروش کتاب در مقابل خریدو فروش لوازم آرایشى بسیار بسیار کمو ناچیز جلوه میکند
در ایران مقدار خریدو فروش یک سال کتاب برابر است با میزان
خریدو فروش یک روز یا نیمه اى از روز ابزار آرایش است
این یعنى جهان سوم جایى است که مردم آن نسبت به شعور خود
بى تفاوت تر از ظاهرخودهستندبنظرمیرسد
امریکا این باردرجنگ نرم خودبه پیروزى چشمگیرى دست یافته.
یکى ازاساتیددانشگاهاى آلمان براى کنفرانسى به تهران سفرمیکند
هنگام بازگشت یکى ازهمراهان میپرسه ایرانوچطورارزیابى کردین؟
پاسخ جالب استاد:ایران کشور زیبایى بود اما فاحشه زیاد داشت!
منبع: «مجلۀ اکومُد»
دختر یعنی چی ؟
یعنی زیبایی در عین سادگی
یعنی درست حرف بزن صاف وایسا درست راه برو
دختر یعنی نجابت یعنی سرت پایین باشه
یعنی تو خیابون به هرکسی نگاه نکنی
یعنی انقدر برا خودت ارزش قائل باشی که نزاری طرف مقابلت که
حتما عشقته یه بار گوشی رو روت قطع کنه
دختر یعنی بابا بابا گفتناش
شبا تنها تو اتاق بودنو ترسیدناش
دختر یعنی خانوم بودن یه دختر مثه خواهر یلدا
دختر یعنی بزرگ بودن تو بچه گیاش
دختر یعنی تجربه تو بازیای بچه گونه
دختر یعنی یه فرشته یه دنیا مهربونی و صداقت
یه دنیا اشکایی که شبا رو بالشتش میریخت
یه دنیای خنده های ملیح و زیبا ولی روی گریه های سختو دردناک
دختر یعنی بغضی که ترکید ولی اشک نشد
یعنی وقتای اضافه سرکلاس هر معلم ،ته کلاس نشستنو سر رو
شونه ی دوستت گزاشتنو گفتنو گریه کردن
یعنی فکر پری ی قصه ها و شاهزاده ی رویاها رو کردن
یعنی بعضی از دقدقه های بچه گونه ی ما مثه لباس خریدن برا عروسیه دختر خاله
یا ارزوی پوشیدن کفش های به قول خودمون تق تقی
یعنی تو بچه گی هاش یک ساعت جلوی ایینه بشینه و ارایش کنه
اخرش پشیمون شه و همشونو پاک کنه
دختر یعنی بعضی مواقع پرواز با وجود سقوط
دختر یعنی اینا...
دخترا یادتون نره دختر یعنی چی فکر کردن به این موضوع
و نوشتن دربارش پنج دقیقه طول کشید ولی اینجوری شدنو
خانوم موندن کار یه عمره مواظب خوبی های خودتون باشین دخترای گل
یا بهتر بگم فرشته خانوم ها
سلام فرشته خانومی از طرف مهسا و لعیا
چـــــگونه چادر سر کردن اصله.
به همین دلیل بود که پست " درود بر تو دختــــــرچادری " رو نوشتم.
براتون چند نمونه میارم که مطمئنم روزانه خودتون هم شاهد این جور افراد با این نوع پوشش هستید.
پوشش دختر خانوما به دو دسته تقسیم شده :
1) دختر خانومهای مانتویی بد حجاب
2) دختر خانومهای چـــــــــادری بدحجاب
و تعداد بسیار اندکی هم از این قاعده مستثنی هستند و یاچادری باحجابن یا مانتویی باحجاب !
اما روی صحبتم با دخــــــــتر چـــــــادری بد حــجــاب هست.
که...
چادر برّاق بدون کــِـــش سرش میکنه .
آرایشش انقدر زیاده که چشمو میزنه.
کلیپس میزنه پشت موهاش و موهاشو میریزه بیرون.
شلوار رنگی تنگ میپوشه.
من موندم اون چادری که سرت کردی چیــــــــه ؟؟؟
شِــــنِــله ؟؟؟
یا شایدم یه وسیله دفاعی واسه حرف مردم ؟؟؟
هفته پیش رفتم واسه یه مراسمی لباس بخرم.فروشنده مغازه یه پسرِ جوان و فشن و قرتی بود.
روم نشد بهش بگم واسه چه مراسمی لباس میخوام.
برای همین بهش گفتم یه لباس سنگین که مناسب تولد باشه.
چندتا واسم آورد.
گفتم : نه آقا. لباس پوشیده میخوام.
جالــــــبه...
فروشنده بهم گفت : آهان . تولد مُــــــــختلــــطه ؟
سرمو آوردم بالا و با حالت عصبانی گفتم : بنظر شما به تیپ من میخوره که برم جشن تولد مختلط ؟؟؟
خجالت کشید ، سرشو انداخت پائین گفت : نه...
قبلاها آقایون واسه خانومهای چادری یه ارزش و احترام خاصی قائل بودن.
حتی هیچ پسری بخودش اجازه نمیداد به دختری که چادر سرشه ، حتی نگاه کنه !
ولی الان...
ماشالله هرکی بخواد تیپ نامناسب بزنه ، چادر رو انتخاب میکنه !
چرا یه دختر چادری و با حجاب ، مثل قبل از آزارهای لفظی پسرها مصون نیست ؟
دختره چادر سرش کرده با بدترین پوشش زیر چادرش و آرایش ناجور ، وایساده سر قرار منتظر
دوس پسرش...
قشنگ تر اینه که وقتی بهش یه تلنگر میزنی ، میگه : به ظاهر نیست.آدم باید دلش پاک باشه.
خلاصه هرروز داره به عروسک ها و ویترین های خیابون ، با پوشش های ناقص ، اضافه میشه.
و هرروز جای خالی مولامون ، صاحب الزمان ، بیشتر احساس میشه!
منکه یه آدم عادی و گناهکارم ،روحم عذاب میکشه.
قربون دل آقا بشم...
پس اون چی میکشه...
از ته دلم " اللهم عجل لولیک الفرج "
منبع بهشت عاشقی
چادر اسباب بازی نیست
به نظر می رسد بعضی از خانمها فکر می کنند چادر اسباب بازی است، منظورم همان هایی
هستند که چادر را برای زیباتر شدن استفاده می کنند، همان هایی که گاهی اوقات می توانی
رنگ کم لاک را روی ناخن های بلندشان تشخیص دهی، بله، همان هایی که خط چشم باریک
دارند و به نظر خودشان می رسد کسی کرم روی پوست صورتشان را تشخیص نمی دهد.
آدم نمی داند با اینها چکار کند، همین هایی که هنوز در بچگی مانده اند و بزرگ نمی شوند،
همین ها که همه چیز را اسباب بازی خود قرار می دهند و تکلیفشان با خودشان روشن نیست.
آخر خواهرِ من تو چرا تکلیفت با خودت روشن نمی کنی؟ نمی شود اول تکلیفت را با خودت
روشن کنی بعد پا به محیط جامعه بگذاری؟ اول برای خودت مشخص کن خدا را می خواهی یا
خرما، بعد بفرما در محیط جامعه، ما در خدمتت هستیم.
چرا با اسباب بازی قرار دادن آنچه نماد دین شناخته می شود آبروی دیگران را در معرض خطر
قرار می دهی؟ خودت دوست داری کسی با رفتار و اعمالش آبروی تو را هدف بی آبرویی قرار
دهد؟
آبروی خانم های چادری عفیف را با رفتار زشتتان نبرید!!! رفتار زشت شما باعث میشه مردم
همه رو به یک چشم ببینند...
تا کی سازش کنیم هی بگیم بعد درست میشید.. ‼
رهبرم سید علی
از قلم از قدرتی قالب بگو از علی بن ابی طالب بگو
از علی مرد سیاست مرد دین از علی تنها ها ترین مرد زمین
شکر الله شیعه ای نامی شدیم اهل جمهوری اسلامی شدیم
از خمینی درس عشق اموختیم در تنور جبه و جنگ سوختیم
بیعتی کردیم با سید علی راه حق در قول و فکرش منجلی
بیعت ما،دوستان،عین ولاست زاده زهرا علی روح خداست
عد های از همرهان جاهل شدند از حمایت از علی کاهل شدند
خاک شهر کوفه بر شهر هایتان پس چه شد ایمان باور هایتان
پشت بر مولا و زهرا کرده اید؟ هیچ شرم از این شهیدان کرده اید؟
حرفی از اعماق ایمان می زنم با لب و حلق شهیدان می زنم
تا چه را باید کرد را حاصل کنم فتنه اهریمنان باطل کنم
ملت ایران فراز و شیب دید از قلم بیش از تفنگ اسیب دید
سامری هاباقلم بت ساختند فتنه دردامان دین انداختند
مکر داخل کفر خارج راببین رونق کار خوارج راببین
دین فروشان قلعه و بارو زدند یک به یک پشت قلم اردو زدند
تا که گردد فتنه و اشوب کم جبه ای ها،باز باهم،هم قسم
چاره ای ما را نباشد جز وفاق جنگ مرصاد است پایان نفاق
نائب مهدی ولی داریم و بس شیعیان سید علی داریم و بس
روشن کن بریم
در جاده انقلاب روی یکی از تابلوها نوشته شده بود:
جاده لغزنده است،دشمنان مشغول کارند با احتیاط برانید،
...سبقت ممنوع...دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از هرگز نرسیدن به امام است...
حداکثر سرعت مجاز،سرعت حرکت ولی فقیه است.
اگر پشتیبان ولایت فقیه نیستسید لااقل کمربند دشمنی را نبندید و
با دنده لج حرکت نکنید.
"با وضو وارد شوید این جاده مطهر به خون شهداست"
دانشگاه جای شهدا نیست.
تازه دانشگاه قبول شده بود. با رتبه عالی. داشت می رفت تا کارهای ثبت نامش رو انجام بده. توی راه چشمش افتاد به پسر و دختر
کوچولوی همسایه که مشغول بازی های کودکانه خودشون بودن.
یکدفعه صدای از بلند گو ها بلند شد : «توجه! توجه! علامتی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم
آن این است که حمله هوایی دشمن نزدیک است. محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.»
رگ غیرتش ورم کرد. با خودش گفت اگه امروز من برم دانشگاه، کی ازاین دوتا بچه و بچه های آینده کشورم دفاع کنه؟ کی جلوی
دشمن به ایسته تا چشم چپ به ناموس و خاک وطن نداشته باشه؟
بیخیال دانشگاه علم شد و رفت و در دانشگاه عشق ثبت نام کرد و راهی رشته شهادت شد. روز ها درس دلدادگی را می گذراند و شب
ها 11 واحد گریه را پاس می کرد. تا اینکه با معدل بالا فارغ التحصیل شد و مثل خیلی از فرارمغزی ها هرگز بر نگشت.
سال ها بعد فارغ التحصیل دانشگاه عشق که به رتبه استادی معرفت رسیده بود را از بین خاک های فکه پیدا و برای تدریس درس
عاشقی و دلدادگی راهی دانشگاه علمی کردند که روزی با رتبه عالی در آن قبول شده بود و انصراف داده بود.
اما همان دو کودک بیست سال پیش که روزی برای آنان و آینده آن ها جانفشانی کرده بود جلوی در دانشگاه را گرفته بودند و می
گفتند دانشگاه قبرستان نیست، محل علم و فرهنگ است و نمی گذاشتند استاد وارد دانشگاه شود، همان استادی که روزی برای آن ها
از دانشگاه علم گذشت و امروز همان ها از استاد میگذرند...
قضیه ای که متأسفانه در دانشگاه شریف در سال 1384 و دانشگاه امیرکبیر در سال 1387 اتفاق افتاد و به ساحت مقدس شهدای گمنامی
که قرار بود در دانشگاه درس عشق و معرفت بدهند هتک حرمت شد
اینم آمریکاتون
امریکا با به خدمت گرفتن زنان در ارتش و فرستادن آنان به کشورهای اشغال شده استکبار مانند عراق و
افغانستان و ... اساسی ترین غریزه انسانی یک زن، یعنی
غریزه مادری را نادیده می گیرد.
امام علی(ع):
【 وَلاتُمَلِّکِ المَرأةَ أمرَها ما جاوَزَ نَفسَها فَإِنَّ المَرأةَ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَةٍ…؛】
کاری که در توان زن نیست به او مسپار، . . . زیرا او چون گُلی است (ظریف) نه پادو و کارگزار
متن مجله فرانسوی درباره ی آرایش در ایران
نظرمجله فرانسوى درموردوضعیت آرایش درایران:
صورت هایى ک دیگه واقعیو دل نشین نیستند
زنان ایرانى چهره خود را پشت نقاب سنگینى از آرایشو عمل زیبایى قایم میکنند
جاى تعجب داره زنان این کشور على رغم آموزه هاى دینى خود
شبیه پورن استارها و ستاره هاى فیلم هاى پورنو آمریکایى آرایش میکنند
این جور صورت آرایى هایى تنهادر فیلم هاى سکسى دیده میشود
ما در خیابان هاى اروپا بسیار کم با چنین مواردى رو ب رو میشویم
در ایران صورت زنان بیشتر از آنکه حس خوبى القا کند حس شهوت را بر انگیخته میکند
خریدو فروش کتاب در مقابل خریدو فروش لوازم آرایشى بسیار بسیار کمو ناچیز جلوه میکند
در ایران مقدار خریدو فروش یک سال کتاب برابر است با میزان
خریدو فروش یک روز یا نیمه اى از روز ابزار آرایش است
این یعنى جهان سوم جایى است که مردم آن نسبت به شعور خود
بى تفاوت تر از ظاهرخودهستندبنظرمیرسد
امریکا این باردرجنگ نرم خودبه پیروزى چشمگیرى دست یافته.
یکى ازاساتیددانشگاهاى آلمان براى کنفرانسى به تهران سفرمیکند
هنگام بازگشت یکى ازهمراهان میپرسه ایرانوچطورارزیابى کردین؟
پاسخ جالب استاد:ایران کشور زیبایى بود اما فاحشه زیاد داشت!
منبع: «مجلۀ اکومُد»